جای صندلی های داغ در تلویزیون خالی است
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۰۸۱۱۵
تهیه کننده «بالان» بر این باور است که این برنامه از معدود برنامه هایی است که در این روزها حس امیدبخشی را روی آنتن تلویزیون به مردم القاء می کند. او می گوید: امید در هر شرایطی نیاز جامعه است. چه جامعه ای که حالش خوب است و چه جامعه ای که حال خوبی ندارد هر دو نیاز به امید دارند.
او که تجربه تهیه کنندگی برنامه ای چون «دکتر سلام» را برای تلویزیون دارد، تاکید می کند: استفاده از چهره ها در برنامه «بالان» به صرف چهره بودن افراد نیست؛ بلکه اگر سراغ چهره ای رفته اند، درام زندگی اش را هم جستجو کرده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برنامه گفت وگو محور «بالان» تولید جدید گروه خانواده شبکه دو سیماست که با هدف ایجاد انگیزه و امید دوشنبه شب ها ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه به روی آنتن می رود.
وحید رستگار، تهیه کننده برنامه «بالان» در گفتوگویی با ایسنا درباره القای امید در این برنامه، خاطرنشان کرد: امید همیشه در همه جهان بسیار مستمرثمر و پرفایده است. ما امید را در همه مشاغل جامعه در برنامه «بالان» بررسی می کنیم. از بیماری گرفته تا ورشکستگی های شغلی و هر اتفاق تلخی که در زندگی افراد افتاده و با امید خودشان را کمک کردند. برنامه ما بیشتر از بیمارانی که مدت زیادی با بیماری سرطان مبارزه کرده اند و این بیماری را شکست دادند صحبت می کند و در این زمینه بیشتر به سراغ زندگی فردی افراد می رویم.
این تهیه کننده اضافه کرد: طبق آمار، خیلی از افرادی که دچار چنین بیماری هایی می شوند خیلی زود به فکر خودکشی می افتند و از همه دنیا ناامید می شوند اما ما سراغ آنهایی می رویم که با امید این بیماری را شکست داده اند و پایش ایستادند. خودم به عنوان تهیه کننده نمونه بارزی هستم و جزو افرادی بودم که در دوره ای تمام سرمایه ام را از دست دادم و بیکار شدم و واقعاً راه به جایی نداشتم تا اینکه در زندگی ام جرقه ای خورد و امید به وجودم بازگشت. از طرفی خودم هم تلاشم را چندین برابر کردم تا توانستم ناامیدی را پشت سر بگذارم.
وحید رستگار تهیه کننده «بالان»از منفی بافی پرهیز کردیم
رستگار با تاکید بر لزوم امیدبخشی در همه جوامع اظهار کرد: بحث امید در هر جامعه ای نیاز است؛ چه جامعه ای که حالش خوب است و چه جامعه ای که حالش بد باشد. ما سعی کردیم در برنامه «بالان» به طور جد از منفی بافی پرهیز کنیم و فقط به بینندگانمان امید بدهیم؛ آن هم با افراد واقعی که مسیرهای سختی را در زندگی شان طی کرده اند نه با شعار. ورزشکاری که شکست خورده، فردی که با مدرک دکترا در اسنپ مشغول به کار شده است، معلولی که دو دست ندارد اما نقاش فوق العاده ای است و ... اما همچنان روزنه امید در وجودشان زنده است.
تهیه کننده «بالان» درباره سوژه های برنامه هم توضیح داد: برنامه ما یک گروه شش نفره دارد که با جمع آوری مستندات، سوژه های خاص و واقعی پیدا می کنند تا برای بینندگان جذابیت داشته باشند.
وی در پاسخ به این پرسش که شبکه تا چه حد دستتان را برای پرداخت به سوژه های خاص باز گذاشت و آیا محدودیتی هم داشتید؟ خاطرنشان کرد: برنامه «بالان» از ابتدای سال ۱۴۰۱ شروع شده و تا الان دو سری از برنامه ضبط شده است. سری سوم نیز در حال آماده سازی است. «بالان» به سبب گفت و گو محور بودنش چالش به خصوصی به غیر از امید نداشته و اگر هم چالشی در برنامه اتفاق افتاده باز به بحث امید برمی گردد نه به معنای خاص چالش. خداراشکر شبکه دو هم نظر مساعدی نسبت به مهمان های ما داشت و هم اینکه طی این مدت کاملا با ما همراه بود و مشکل خاصی نداشتیم.
چرا در تلویزیون گفت وگوهای چالشی نداریم؟
او که تجربه تهیه کنندگی برنامه هایی چون دکتر سلام، جمعتون جمعه، یک فنجان سلامت و نبض دو را برای تلویزیون داشته درباره اینکه چرا در سال های اخیر تلویزیون از ساخت گفت وگوهای چالش برانگیزی همچون صندلی داغ، شب شیشه ای و مثلث شیشه ای، کوله پشتی و ... امتناع کرده است، توضیحاتی را ارائه کرد.
رستگار در این زمینه یادآور شد: ما زمانی یک برنامه با عنوان «گفتگوی تنهایی» داشتیم که خود آدم ها درونشان را به چالش می کشیدند یا برنامه ای مثل «مثلث شیشه ای» که آقای رشیدپور اجرای آن را بر عهده داشت و به نوعی به چالش کشیدن آدم ها بود. اما گاه برخی از این برنامه ها از رویکرد اصلی خود فاصله گرفته اند؛ به عنوان مثال در برنامه ای از خانم سحر قریشی سوالی پرسیدند که به نظرم چالش نبود، بلکه از سر بی دانشی چنین پرسشی مطرح شد. به نظرم برخی از این اتفاقات اسمش چالش نیست. شاید دیگران نگاه چالشی به محتوا داشته باشند اما واقعاً اینطور نیست. در عین حال هم یادآوری می کنم که جای برنامه های چالشی همچون «صندلی داغ» واقعاً در تلویزیون ما خالی است و به طور جدی به اینگونه برنامه ها نیاز داریم.
این تهیه کننده در ادامه در توضیح نام برنامه «بالان» هم گفت: بالان به معنی رو به بالا، بالارونده و رو به رشد است. حتی نگاه تیتراژمان هم به همین بحث رشد کردن ختم می شود؛ بنابراین همه چیز در بالان از امید نشات گرفته است.
گفت وگو با چهره ها تا کی؟
وی در ادامه با این پرسش مواجه شد که طی این سالها برنامههای گفتوگو محور تلویزیون با حضور چهره ها شدت گرفت و بعضا با انتقاداتی هم همراه شد؛ بالان دارای چه مشخصه ای است که آن را نسبت به سایر برنامه هایی از این دست متفاوت می کند؟
رستگار پاسخ داد: تفاوت بالان نسبت به همه برنامه های روی آنتن تلویزیون اولا این است که واقعاً این روزها کدام برنامه به معنای خاص به امید می پردازد؟ من نمی خواهم خدایی ناکرده قضاوتی داشته باشم چون هر برنامه رویکرد خودش را دارد اما اگر ما هم از چهره های هنری و ورزشی استفاده می کنیم رویکردمان استفاده از افراد، صرف چهره بودنشان نیست.
او تاکید کرد: ما برای انتخاب چهره ها درام زندگی شان را جستجو کرده ایم. به عنوان مثال هر کدام از هنرمندانی که در برنامه ما حضور داشتند میزبان برنامه هم بوده اند و درام زندگی شان برای ما مهم بود. دایی بنده مرحوم کریم اکبری مبارکه، بازیگر باسابقه عرصه سینما و تلویزیون که بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت، خودش یک چهره بود. یادم هست آن زمان که ایشان در تلویزیون پرکار بودند تلویزیون فقط شبکه یک و دو را داشت و در سال ۶۴ خود من هم از طریق ایشان وارد تلویزیون شدم و با بازیگری کارم را شروع کردم.
چرا برنامه های انگیزشی به مناسبت ها محدود می شود؟
رستگار سپس با طرح این پرسش که چرا برنامه هایی با رویکرد امیدبخشی، در مناسبت هایی مثل ماه مبارک رمضان بیشتر مورد توجه قرار می گیرند؟ ادامه داد: در برنامه ما افرادی می آیند که مستند زندگی شان را تعریف میکنند. متاسفانه بعضا به اینگونه برنامه ها در مناسبت هایی مثل ماه رمضان توجه خاصی می شود؛ این در حالی است که باید ساخت این برنامه ها همیشگی باشند. امید همیشه نیاز مردم است. خداراشکر تا به حال بازخوردهای برنامه بالان خوب بوده و مخاطبان برنامه را دنبال می کنند. تقریباً همه برنامه های این روزهای تلویزیون از روزمرگی ها می گویند، اینکه چه چیزهایی برای بدن مفیدند، چه چیزهایی بخوریم یا نخوریم و ... اما بالان از امیدی می گوید که مردم واقعاً به خصوص در این شرایط به آن نیاز دارند.
زمانی «دکتر سلام» یکی از پربیننده های صداوسیما بود
تهیه کننده بالان در پایان به برنامه پزشکی «دکتر سلام» اشاره کرد و گفت: طی مدتی که تهیه کنندگی دکتر سلام را عهده دار بودم، از ابتدای کرونا تا فروردین ماه ۱۴۰۱، این برنامه جزو پربیننده ترین برنامه های سازمان صداوسیما شد اما الان فکر می کنم آمار بینندگانش پایین آمده است. ما در برنامه «جمعمون جمعه» هم حدود ۸۰ بازیگر داشتیم که آن هم در قالب کمک به همنوع بود و در آن هم به مخاطبان حال خوب می دادیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: برنامه بالان دکتر سلام صندلی داغ جام جهانی ۲۰۲۲ قطر قیمت طلا تعطیلی مدارس تيم ملی فوتبال ايران چه جامعه ای که حال برنامه هایی تهیه کننده دکتر سلام برنامه ها برنامه ما زندگی شان چهره ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۰۸۱۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مخاطب ۶۹.۲درصدی ثمره تحو ل رسانه ملی
جالب اینجاست که در این میان یک رسانه نوشته بود بهواسطه ضعیفبودن کارنامه عملکرد VODها یا همان شبکه نمایش خانگی، آمار مخاطبان تلویزیون بالا رفته! و به نوعی نفس تازهای به رسانهملی تزریق شده است؛ اما نکته مهم، صحبتهای مطرحشده از سوی یکی از مدیران شبکههای نمایش خانگی است که نشان میدهد وضعیت این تولیدات و روابط آنها بیشتر از چیزی که مخاطبان مطلع باشند آشفته است و تنها یک اظهارنظر باعث شده تا دمل چرکین تولیدات عجیب و نمایش خانگی بیشتر از قبل برای مخاطب سر باز کند.حالا با تازهترین نظرسنجی منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، همه این تحلیلها بر باد رفته و نشان میدهد که مخاطبان تلویزیون واقعی و حتی بیشتر از آمار اعلامشده از سوی مقامات رسانهملی است. آمار منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، از این منظر اهمیت دارد که نه از سوی خود تلویزیون که از سوی یک رسانه مستقل مطرح شده که آمارهایش تاکنون محل استناد بسیاری از تحلیلهاست. این آمار نشان میدهد که ۴۰.۸درصد «ایرانیان» شبکه سه را بیشتر از سایر شبکههای تلویزیونی میبینند، ۳۵.۲درصد شبکه آیفیلم و ۲۱درصد شبکه یک را تماشا میکنند. میزان تماشای این شبکهها در بین «بینندگان صداوسیما» به ترتیب ۵۸.۹درصد شبکه سه، ۵۰.۸درصد شبکه آیفیلم و ۳۰.۳درصد شبکه یک بوده. همچنین ۶۹.۲ درصد «ایرانیان» بیننده برنامههای صداوسیما هستند.«مردان آهنین» پرمخاطب شد
این نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) یک طرح نظرسنجی با عنوان «سنجش نگرش مردم در خصوص برنامههای صداوسیما» با تعداد نمونه ۱۷۱۵نفرازشهروندان ۱۵سال به بالای سراسرکشور در «هفته آخر فروردینماه» سالجاری بوده که به شیوه مصاحبه تلفنی انجام شده و نکات مهمی را از مخاطبان تلویزیون روشن میکند. در مدت اخیر مطالبه بسیاری از منتقدان و فعالان رسانه بیان آمار روشن از میزان مخاطبان تلویزیون بود که بارها با حدس و گمان مطرح میشد. بااینحال، حتی زمانی که خود رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما آمار را بهصورت شفاف، دقیق و در حضور رسانهها بیان کرد، بازهم این نقدها ادامه یافت. حالا به نظر میرسد که با اعلام آمار از سوی مرکز ایسپا، بتوان تحلیل بهتری روی مخاطبان برنامههای تلویزیون داشت. بخشی از یافتههای ایسپا مربوط به درصد مخاطبان به تفکیک برنامههاست. یافتههای نظرسنجی ایسپا نشان میدهد ۹/۳۶درصد از «ایرانیان» برنامه مردانآهنین،۳۴.۷درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۳۴.۲درصد برنامه محفل، ۳۲.۳درصد برنامه شبخوش، ۳۱.۸درصد برنامه فوتبال برتر، ۲۹.۷درصد برنامه پانتولیگ و ۲۶.۵درصد برنامه معرکه، ۲۴.۵درصد برنامه مهمونی، ۲۱.۳درصد برنامه ماه خدا، ۱۸.۸درصد برنامه ماه من، ۱۷.۲درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۱۶درصد برنامه پاورقی و ۱۲.۱درصد برنامه برمودا را دیدهاند.میزان تماشای این برنامهها در بین «افرادی که تلویزیون تماشا میکنند» ۵۳.۳درصد برنامه مردان آهنین، ۵۰.۱درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۴۹.۴درصد برنامه محفل، ۴۸درصد برنامه شبخوش، ۴۶درصد برنامه فوتبال برتر، ۴۲.۹درصد برنامه پانتولیگ و ۳۸.۳درصد برنامه معرکه، ۳۵.۴درصد برنامه مهمونی، ۳۰.۷درصد برنامه ماه خدا، ۲۷.۲درصد برنامه ماه من، ۲۴.۸درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۲۳.۱درصد برنامه پاورقی و ۱۷.۵درصد برنامه برمودا بوده است. همچنین ۴۵.۴درصد از «ایرانیان» گفتهاند سریال زیرخاکی، ۲۳.۲درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۰.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند. میزان تماشای این سریالهای تلویزیونی در بین «بینندگان تلویزیون» حاکی از این است که ۶۵.۵درصد آنها گفتهاند سریال زیرخاکی را دیدهاند. ۳۳.۵درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۹.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند.
رشد مخاطب در دوران افول تلویزیونهای خارجی
نکتهای که در این میان باید به آن اشاره کرد، یکی از جملات رئیس مرکز تحقیقات صداوسیماست که در نشست اخیر گفته بود نباید انتظار مخاطب ۸۰درصدی از رسانه تلویزیون داشت، چراکه در کشورهای دیگر هم این آمار حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد است. در همان نشست هم برخی خبرنگاران با واکنشهای کنایهآمیز از این مقایسه گفتند و خواستار توضیح شدند که شاکرینژاد گفته بود: «امروز در عصری هستیم که مخاطب را باید ترکیبی از برادباند و برادکست دانست و از آن گریزی نیست. در حقیقت این عددها در این عصر چیزی شبیه معجزه است. مثلا مرکز تحقیقاتی در آمریکا یا انگلیس که میزان مخاطب را ارائه میکند، بهندرت آمارهایش به ۱۰درصد میرسد؛ بهعنوانمثال، برنامه پرمخاطب ۲۰۲۳ انگلیس، برنامه مربوط به تاجگذاری چارلز بود که ۱۲.۵میلیون نفر درمجموع آن را دیده بودند که حدود ۱۸درصد میشود. امروز وقتی با مردم صحبت میکنیم متوجه میشویم مردم در بستر خارج از تلویزیون و بر بسترهای دیگر مصرف رسانهای دارند. در حقیقت باید به یک فناوری برسیم که وقتی درباره میزان مخاطب صحبت میکنیم، هر دو را لحاظ کنیم.» انتشار آمارهای ایسپا در کنار این صحبتهای مطرحشده از سوی شاکرینژاد که حداقل آمار را بیان کرده بود، نشان میدهد که تلویزیون بهعنوان یک رسانه سنتی، هنوز هم مخاطبان خود را دارد و بیان آمار ۶۹.۲درصد برای مخاطبان تلویزیون، مهر تاییدی بر درستبودن آماری است که مرکز تحقیقات صداوسیما منتشر کرده بود. البته خود مرکز هم در نشست فوق تاکید کرده بود که حداقل آمار را بیان کرده و حتی میتوان گفت آمار فراتر از این مقدار است. نگاهی به تعداد کلیدواژههای تکرارشده در پیامکهای سامانه ۱۶۲ هم دال بر این است که مخاطبان تلویزیون به شکل دقیق این رسانه را تماشا کرده و از طریق همین سامانه، نظرات خود را درباره جزئیات این تولیدات بیانمیکنند.
دلیل اهمیت آمار ایسپا
ناگفته پیداست که هر رسانهای برای رسیدن به قله برنامههای خود نیاز به اصلاح و دریافت بازخورد دارد و بهطور قطع برخی تحلیلهای مطرحشده ــ صرفنظر از اهداف پشت آن یا صادقانه بودن یا نبودن نکات ــ میتواند رسانهملی را در جهت بهبود و استمرار جذب مخاطب هدایت کند. کما اینکه دو محور هویتمحوری و عدالتگستری که در اهداف تحولی سازمان صداوسیما قید شده و هر بار در صحبتهای رئیس این سازمان مورد تاکید قرارمیگیرد هم نشان از همین رویکرد ثبت بازخورد دارد. بااینحال، نمیتوان انکار کرد که برخی از این تحلیلها تنها هدف خود را بر نقد غیرعادلانه و یکطرفه علیه رسانهملی گذاشتهاند که در این صورت نمیتوان آن را موثر دانست. آمار۶۹.۲درصد مخاطب برای تلویزیون و بیان آن درزمانی که بحثها پیرامون مخاطبان این رسانه بالا گرفته، میتواند فصل تازهای برای ارائه نقدهای درست ومنصفانه و البته نگاه به عملکرد واقعی و مستند رسانهملی باشد.